تبادل لینک هوشمند تشریح حدیث انت یا علی منی بمنزلة هارون من موسی الا لا نبی بعدی و پاسخ به شبهات سایت وهابی اسلام تکس
حضرت رسول (ص) به امام علی (ع) فرمودند:
انت منّی بمنزله هارون من موسی الاّ انّه لا نبی بعدی!
مسلم نیشابوری اینگونه روایت می کند:
عن سعید بن المسیّب عَنْ عَامِرِ بْنِ سَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ ، عَنْ أَبِيهِ ، قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : " لِعَلِيٍّ أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي ، قَالَ سَعِيدٌ : فَأَحْبَبْتُ أَنْ أُشَافِهَ بِهَا سَعْدًا ، فَلَقِيتُ سَعْدًا : فَحَدَّثْتُهُ بِمَا حَدَّثَنِي عَامِرٌ ، فَقَالَ : أَنَا سَمِعْتُهُ ، فَقُلْتُ : آنْتَ سَمِعْتَهُ ؟ فَوَضَعَ إِصْبَعَيْهِ عَلَى أُذُنَيْهِ ، فَقَالَ : نَعَمْ ، وَإِلَّا فَاسْتَكَّتَا.
سعيد بن مسيّب از عامر بن سعد بن ابى وقّاص از پدرش روايت كرده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به حضرت على عليه السّلام فرمود : منزلت تو در نزد من ، برابر با منزلت هارون عليه السّلام در نزد حضرت موسى عليه السّلام است ؛ جز اين كه پيغمبرى پس از من مبعوث نمىشود . سعيد بن مسيّب گفته است : آرزويم اين بود كه اين حديث را خودم از سعد بشنوم ، در ملاقاتى كه با سعد دست داد حديث مزبور را كه از عامر شنيده بودم به اطلاع او رسانيدم . سعد گفت : آرى ، «حديث منزلت» را خودم شنيدهام سپس دو انگشت را ، يكى در گوش راست و ديگرى در گوش چپ گذاشت و گفت : آرى ! با اين دو گوش ، حديث منزلت را از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدهام و اگر بر خلاف آنچه شنيدهاى ، شنيده باشم ، اميدوارم شنوائى هر دو گوش را از دست بدهم!!
صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابة - باب من فضائل علی... - ح 4425 و...
عَنْ عَامِرِ بْنِ سَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ ، عَنْ أَبِيهِ ، قَالَ : " أَمَرَ مُعَاوِيَةُ بْنُ أَبِي سُفْيَانَ سَعْدًا ، فَقَالَ : مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسُبَّ أَبَا التُّرَابِ ؟ فَقَالَ : أَمَّا مَا ذَكَرْتُ ثَلَاثًا ، قَالَهُنَّ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ، فَلَنْ أَسُبَّهُ لَأَنْ تَكُونَ لِي وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ حُمْرِ النَّعَمِ ، سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ، يَقُولُ لَهُ : خَلَّفَهُ فِي بَعْضِ مَغَازِيهِ ، فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ : يَا رَسُولَ اللَّهِ ، خَلَّفْتَنِي مَعَ النِّسَاءِ وَالصِّبْيَانِ ، فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : أَمَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى ، إِلَّا أَنَّهُ لَا نُبُوَّةَ بَعْدِي ، وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ يَوْمَ خَيْبَرَ : لَأُعْطِيَنَّ الرَّايَةَ رَجُلًا يُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ، وَيُحِبُّهُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ " ، قَالَ : فَتَطَاوَلْنَا لَهَا ، فَقَالَ : ادْعُوا لِي عَلِيًّا ، فَأُتِيَ بِهِ أَرْمَدَ فَبَصَقَ فِي عَيْنِهِ ، وَدَفَعَ الرَّايَةَ إِلَيْهِ فَفَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِ ، وَلَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ : فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ سورة آل عمران آية 61 ، دَعَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلِيًّا ، وَفَاطِمَةَ ، وَحَسَنًا ، وَحُسَيْنًا ، فَقَالَ : اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي.
معاوية بن ابى سفيان به سعد بن أبي وقاص دستور داد تا به حضرت على بن ابيطالب عليه السّلام ناسزا بگويد ! سعد از دستور او سرپيچى كرد . معاويه از وى پرسيد : چرا على را آماج ناسزا و دشنام نمىسازى ؟ سعد گفت : به دليل آن كه سه خصلت از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در شأن على عليه السّلام شنيدم كه با توجه به آن ها ، هيچگاه به سبّ و دشنام آن حضرت ، اقدام نمىكنم اگر يكى از آن ها براى من بود ، بهتر و ارزندهتر از شتران سرخ مو كه در اختيار من باشد ، به شمار میآوردم:
اول: در بعضي از جنگ‌ها رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله حضرت على عليه السّلام را به جانشينى خود ، در مدينه باقى گذاشت و حضرت على عليه السّلام به عرض رسانيد : يا رسول الله ! مرا به خلافت بر زنان و كودكان موظّف مىدارى ! رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در پاسخ او ، فرمود : آيا خرسند نيستى از اين كه منزلت تو نسبت به من ، همانند نسبت و منزلت هارون عليه السّلام ، به حضرت موسى عليه السّلام باشد ؛ با اين تفاوت كه پس از من پيغمبرى مبعوث نمىشود!
دوم: در روز جنگ خيبر ، از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم ، مىفرمود : پرچم اسلام را به دست كسى به اهتزاز مىآورم كه خدا و رسول را دوست مىدارد و خدا و رسول هم ، او را دوست مىدارند ! از شنيدن اين سخن همه ما در انتظار چنان عطيّهاى بوديم و دست ها از آستين بيرون آورده تا پرچم اسلام را در اختيار بگيريم ، همان زمان رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود : على را به حضورم بياوريد . على عليه السّلام را در حالى به حضور حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله دعوت كردند كه حضرتش به درد چشم دچار بود ، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله آب دهان مبارك را در چشم حضرت على عليه السّلام چكانيد ، ديدگانش شفا يافت و پرچم اسلام را كه يادبود نصرت الهى بود ، به دست او سپرد و از بركت وجود حضرت على عليه السّلام ، فتح و پيروزى نصيب اسلام شد.
سوم: هنگامى كه آيه مباهله «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ... » ( آل عمران / 61) نازل شد ، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ، حضرت على عليه السّلام و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسين عليهم السّلام را به حضور طلبيد و فرمود : بار پروردگارا ! اينان اهل من هستند.
صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابة - باب من فضائل علی... - ح 4427
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=158&pid=108073&hid=4427
شبهه ی اول:
اگر کسی بگوید که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم حضرت علی علیه السلام را در همه چیز به جز نبوت به منزله هارون (ع) قرار داد ادعای باطلی است. زیرا این سخن پیامبر که می‌فرماید: «آیا راضی نمی‌شوی که تو نسبت به من مثل هارون نسبت به موسی باشی؟» دلیل است بر اینکه پیامبر می‌خواهد رضایت او را جلب کند و او را دلداری دهد زیرا علی از این جانشینی احساس ضعف و کسر شأن کرده بود و پیامبر فقط به خاطر تسلی دادن و خشنود کردن علی این سخن را فرمود و اگر چنانچه دیگر جانشینان حضرت رسول (ص) هم به جانشینی خود در مدینه ، راضی نمی بودند ، ممکن بود ، پیامبر (ص) در شأن آنها هم این حدیث را بفرمایند بگذریم که تشبیه فقط از جهت جانشینی در زمان حیات است و در مورد حضرت علی (ع) ، فقط در قضیه ی تبوک گفته شده است !
پاسخ:
این شبهه در واقع چند شبهه است:
1. پیامبر اکرم (ص) حضرت علی (ع) را فقط در یک منزله به حضرت هارون (ع) ، تشبیه کرده است و آنهم جانشینی در جریان تبوک است!
جواب: اگر به حدیث دقت کنید میفهمید که پیامبر (ص) فقط یک چیز را استثنا فرموده اند و این 180 درجه با حرف نویسنده ی مقاله ی سایت وهابی اسلام تکس تفاوت دارد ، و این واضح است: انت منّی بمنزله هارون من موسی الاّ انّه لا نبی بعدی
2. پیامبر فقط به خاطر تسلی دادن و خشنود کردن علی این سخن را فرمود و حتی فضیلت هم محسوب نمی شود چون اگر دیگر جانشینان هم گریه میکردند ، پیامبر (ص) در شأن آنها هم این حدیث را میفرمودند!
جواب: این حرف بزرگترین اهانت به نبی مکرم (ص) و قرآن است چرا که خداوند متعال می فرماید: وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ النجم/3-4 اگر فضیلت تشبیه شدن به حضرت هارون (ع) دست یافتنی بود پس چرا سعد بن ابی وقاص آن را دست نیافتنی می داند؟ یا چرا سعید بن مسیب باورش نمی شود که پیامبر (ص) چنین چیزی در شأن امام علی (ع) فرموده باشند؟!
3. این حدیث فقط در قضیه ی تبوک گفته شده است و دلالت آن فقط مربوط به آن زمان بود.
جواب:
اولا: هیچ دلیلی دال بر دلالت حدیث منزلت در جریان تبوک فقط بر خلافت و فقط در آن جریان ، وجود ندارد بلکه خود حدیث به وضوح میگوید که منزلت ، همیشگی است و حتی ملا علی قاری هروی حنفی عالم بزرگ اهل سنت در ذیل این حدیث شریف می گوید:
وفيه إيماء إلى أنه لو كان بعده نبي لكان عليا
در آن اشاره ای است به اینکه اگر پیامبری پس از خاتم النبیین (ص) می بود ، او علی (ع) می بود.
مرقاة المفاتیح - ج 1 ص 3932 در شرح حدیث 6087
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?idfrom=12109&idto=12150&bk_no=79&ID=292
ثانیا: صحابه ای مثل سعد بن ابی وقاص و تابعی بزرگی مثل سعید بن مسیب دلالت حدیث را همیشگی می دانستند همانطور که گذشت.
ثالثا: این حدیث در مکان و زمان های زیادی گفته شده است که به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
حديث منزلت در قضيه مؤاخواة:
در مكه مكرمه، آن روزي كه پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) بين مسلمانان عقد أخوت بستند، در همانجا حضرت علي (عليه السلام) را به عنوان برادر خویش قرار داده و فرمودند:
يا عليّ! أنت أخي و أنت منّي بمنزلة هارون من موسى غير أنّه لا نبيّ بعدي.
سند اول:
فضائل الصحابة لأحمد بن حنبل - ح 986
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=118&hid=986&pid=27538
سند دوم:
المعجم الکبیر - باب الزای - من اسمه زید - زید بن ابی أوفی - ح 5146
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?idfrom=5114&idto=5114&bk_no=84&ID=1406
حديث منزلت در قضيه سد الابواب:
تاريخ مدينة دمشق، ج 42، ص 140
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/3198_تاريخ-مدينة-دمشق-ابن-عساكر-ج-٤٢/الصفحة_0?pageno=140#top
حدیث منزلت در منزل ام سلمه:
يا أم سلمة ان عليا لحمه من لحمى ودمه من دمى وهو منى بمنزلة هارون من موسى غير أنه لا نبي بعدي
تاريخ مدينة دمشق، ج 42، ص 42
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/3198_تاريخ-مدينة-دمشق-ابن-عساكر-ج-٤٢/الصفحة_0?pageno=42#top
حدیث منزلت در زمان ولادت حسنین (ع):
مقتل الحسين للخوارزمی - ص 136
فرائد السمطين للجوینی - ج 2، ص 103
شبهه ی دوم:
چون حضرت هارون (ع) ، زودتر از حضرت موسی (ع) از دنیا رفت فلذا باطل بودن استدلال شیعه به حدیث منزلت برای اثبات خلافت پس از رحلت پیامبر (ص) روشن می شود! این استدلال به این می ماند که من به زید بگویم تو مثل پسرم هستی جز این که از من ارث نمی بری. بعد از مرگم مردم به این جمله استناد کنند که تمام ارث مال زید است. آیا نباید به او خندید؟!
پاسخ:
اینگونه حرف ها از تفسیر و معناکردن اشتباه کلمه ی منزلت منشأ میگیرد! برای مثال نسبت قد حضرت هارون (ع) به قد حضرت موسی (ع) ، منزلت محسوب نمیشود همینطور طول عمر ، زود یا دیر رحلت کردن نسبت به یکدیگر و... منزلت به معنای نسبت مقامی و درجه ای است به کسی !
مقام های حضرت هارون (ع) ، در قرآن ، به قرار زیر است:
وزارت-واجعل لی وزیراً من اهلی هارون اخی طه/ 29و30
تکیه گاه محکم- اشْدُدْ بِهِ أَزْري طه/31
شریک رسالت- وَأَشْرِكْهُ في أَمْري طه/32
خلافت-و قال موسی لاخیه هارون اخلفنی فی قومی اعراف/142
اخوت -ثم ارسلنا موسی و اخاه هارون بایاتنا مومنون/45
نبوت-و وهبنا له من رحمتنا اخاه هارون نبیاً مریم/53
اما نقد مثال وهابی:
خودش میگوید تنها تفاوت زید با پسر من این است که او ارث نمی برد و در ادامه میگوید اگر مردم بیایند بگویند ارث مال زید است همه به او میخندند! بله ما هم میخندیم! ما ادعا نکردیم که حضرت علی (ع) مقام نبوت را هم دارا میباشند تا حرف ما خنده دار باشد! اگر بعد از مرگ این وهابی ، مردم بگویند ، زید مثل پسر او بود ، ایا این خنده دار خواهد بود؟ مطئنا خیر. نبی مکرم (ص) هم به جای شمردن منزلت های حضرت علی (ع) ، ایشان را به حضرت هارون (ع) تشبیه و به آن مقامی که دارا نبودند اشاره فرمودند .
شبهه ی سوم:
حدیث منزلت حداکثر میگوید که حضرت علی (ع) میتواند به تمام مقامات حضرت هارون (ع) دست یابد ولی امامت او را اثبات نمیکند ، چون امامت بالاتر از نبوت است فلذا پیغمبر اگر می دانست که علی امام و از هارون بالاتر است، باید می فرمود: تو به من مثل هارون هستی جز این که از هارون چند درجه بالاتری. او نبی بود و تو از نبی بالاتری و امامی! در ضمن امام بودن به معنای این است که طرف ، نبی نیز می باشد چون امامت از نبوت بالاتر است و پایینی ها را هم شامل می شود همچنانکه یک دکتر ، قطعا دیپلم دارد!
پاسخ:
این تفسیر اشتباه از آنجا ناشی می شود که نویسنده ی وهابی حدیث را درست نفهمیده است: پیامبر (ص) نفرمودند که ای علی ، تو مثل هارون هستی بلکه فرمودند تو به من مثل هارون به موسی هستی یعنی به همان نسبتی که درجه ی حضرت محمد (ص) از حضرت موسی (ع) بالاتر است ، درجه ی حضرت علی (ع) هم از حضرت هارون (ع) بالاتر خواهد بود. اثبات شیء نفی ما عدا نمی کند برای مثال حضرت علی (ع) منزلت پسر عمویی و دامادی را نسبت به پیامبر (ص) دارند در حالیکه حضرت هارون (ع) چنین منزلتی نداشتند! اما اینکه میگوید داشتن مقام امامت به معنای داشتن مقام نبوت هم هست مثل دیپلم داشتن یک دکتر ، باید بگویم که این قیاس درست نیست چون در این صورت باید گفت که چون مقام خدایی از مقام امامت و نبوت بالاتر است پس خداوند نبی نیز هست!!
نظرات شما عزیزان:
خبرنامه وب سایت: